معنی سق سیاه
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ معین
حل جدول
لغت نامه دهخدا
سق. [س َق ق] (ع مص) سرگین افکندن مرغ. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی).
مترادف و متضاد زبان فارسی
سقفدهان، کام، نرمکام
فرهنگ عمید
(زیستشناسی) [عامیانه] قسمت درونی فک اعلی، سقف دهان، کام،
[قدیمی] سقف،
[قدیمی] سقف خانه،
[قدیمی] گنبد،
فارسی به ایتالیایی
palato
معادل ابجد
236